چگونه می‌توان سیاست خارجی ترامپ را توضیح داد؟
  • اردیبهشت 8, 1404 ساعت: ۱۰:۳۰
  • شناسه : 94482
    0
    آنچه مسلم است این است که دولت دوم ترامپ به دنبال تغییر در سیاست خارجی آمریکا است - نه حفظ وضع موجود.
    پ
    پ

    ولادیمیر لنین زمانی گفته بود که «دهه‌هایی هست که در آن‌ها هیچ اتفاقی نمی‌افتد و هفته‌هایی که در آن‌ها دهه‌ها رخ می‌دهد.» بر همین معیار، صد روز نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ معادل دست‌کم بیست سال تغییر در سیاست خارجی بوده است.

    رویکرد دولت ترامپ در سیاست خارجی با شعار «سریع حرکت کن و همه چیز را خراب کن» تنها در یک چیز اشتراک داشته است: هرج‌ومرج. تغییرات سریعی در مواضع آمریکا نسبت به بحران‌های جهانی مهم رخ داده است: چرخش به سوی مذاکره با روسیه، ترویج آتش‌بس در غزه، و نوسان میان تهدید به اقدام نظامی علیه ایران و پیشنهاد یک توافق هسته‌ای جدید.

    در همین حال، آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID) چنان ناگهانی تعطیل شد که انبارهای مملو از کمک‌های غذایی بدون استفاده ماندند و فاسد شدند. در حوزه مهاجرت، اقداماتی فراتر از عرف صورت گرفت، از جمله واگذاری نگهداری مهاجران بازداشت‌شده به دولت السالوادور. و البته باید به آشفتگی در بازارهای مالی نیز اشاره کرد که در نتیجه سیاست تجاری غیرقابل پیش‌بینی دولت ترامپ – با تعرفه‌هایی که به دلخواه رئیس‌جمهور همچون کلید چراغ خاموش و روشن می‌شود – به وجود آمد.

    حال چگونه می‌توان این آشفتگی را درک کرد؟ آنچه مسلم است این است که دولت دوم ترامپ به دنبال تغییر در سیاست خارجی آمریکا است – نه حفظ وضع موجود؛ هرچند جهت این تغییر همچنان نامشخص باقی مانده است. با این حال، به نوشته اما اشفورد در یادداشتی برای فارن پالیسی، چهار مدل تحلیلی وجود دارد که می‌تواند در توضیح انتخاب‌های این دولت قابل تأمل باشد. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن را می‌خوانید:

    مدل شماره ۱: بازگشت به واقع‌گرایی سیاسی (Realpolitik)

    اولین مدلی که می‌توان برای فهم سیاست خارجی ترامپ در نظر گرفت – و شاید هم منسجم‌ترین آن‌ها – این است که دولت ترامپ در حال پیگیری بازگشتی سخت به واقع‌گرایی سیاسی است؛ یعنی اولویت دادن به چین و نیمکره غربی بر اروپا و خاورمیانه. در این چارچوب، رابطه پرتنش با متحدان اروپایی به عنوان بخشی از تلاشی نیکسون‌وار برای تعدیل مجدد تعهدات راهبردی آمریکا پس از یک دوره افراط دیده می‌شود. در این نگاه، دولت ترامپ رهبری آمریکا بر یک نظم بین‌المللی مبتنی بر قواعد را کنار نگذاشته، بلکه صرفاً به ریاکاری موجود اعتراف کرده و اعلام می‌کند که منافع آمریکا همواره بر ایده‌آل‌های مبهم و لیبرالی همچون دموکراسی یا حقوق بشر مقدم شده است.

    رویکرد دولت ترامپ به اروپا شاید بهترین گواه برای این مدل تصمیم‌گیری او باشد. فشار آوردن به متحدان برای افزایش هزینه‌های دفاعی و تلاش برای خارج کردن ایالات متحده از جنگ اوکراین از طریق یک توافق مذاکره‌شده با روسیه، هر دو سیاست‌هایی هستند که مدت‌هاست واقع‌گرایان سیاسی از آن‌ها حمایت کرده‌اند. شواهد دیگری نیز به نفع مدل رئال‌پولیتیک ترامپ وجود دارد. آمادگی او برای استفاده از ابزارهای دیپلماسی به عنوان اهرم فشار علیه دشمنان و حتی متحدان، رویکردی معامله‌محور به جهان را نشان می‌دهد. استفاده از تهدید تعرفه‌ها برای وادار کردن کانادا، مکزیک یا اتحادیه اروپا به تغییر سیاست‌هایشان شاید در بلندمدت مشکل‌ساز باشد، اما در کوتاه‌مدت می‌تواند دستاوردهایی به همراه داشته باشد.

    دونالد ترامپ

    حتی توجه ناگهانی دولت به نیمکره غربی نیز با این مدل همخوانی دارد. سفر مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، به آمریکای لاتین بلافاصله پس از مراسم تحلیف، نگرانی‌های دولت درباره حضور چین در اطراف کانال پاناما، و حتی ایده به ظاهر عجیب الحاق گرینلند، همگی دلایل مبتنی بر قدرت سخت دارند. افزون بر این، شماری از منصوبان کلیدی ترامپ – از جمله معاون رئیس‌جمهور – آشکارا نگاهی واقع‌گرایانه به جهان دارند.

    با این حال، مدل واقع‌گرایی سیاسی در برخی حوزه‌ها سست می‌شود. این مدل نمی‌تواند سیاست دولت درباره اسرائیل را توضیح دهد. همچنین تخریب دستگاه‌های سیاست خارجی آمریکا نیز در این چارچوب به راحتی قابل توضیح نیست. دولت ترامپ به هشدارها درباره پیامدهای تعطیلی «صدای آمریکا» یا «آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده» که می‌تواند خلائی ایجاد کند که روسیه یا چین آن را پر کنند – بی‌اعتنا بوده است؛ در حالی که انتظار می‌رود دولتی که بر رقابت قدرت‌های بزرگ تمرکز دارد، پایه‌های قدرت نرم آمریکا را تضعیف نکند. به همین ترتیب، سیاست تعرفه‌ای ترامپ نیز به سختی در این مدل می‌گنجد: شاید بتوان برای جدایی اقتصادی از چین استدلالی مبتنی بر واقع‌گرایی آورد، اما تحریم همسایگان آمریکا یا تضعیف دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی در این چارچوب منطقی به نظر نمی‌رسد.

    مدل شماره ۲: سیاست داخلی به عنوان سیاست خارجی

    مدل دومی که می‌تواند سیاست خارجی دولت ترامپ را توضیح دهد، همان مدلی است که اغلب در رسانه‌های وابسته به دموکرات‌ها مطرح می‌شود: این‌که سیاست خارجی عمدتاً توسط اهداف سیاسی داخلی هدایت می‌شود. به عنوان مثال، سناتور برنی سندرز نابودی آژانس توسعه بین‌المللی را این‌گونه توصیف کرد: «ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد جهان… به جان آژانس توسعه بین‌المللی افتاده، نهادی که به فقیرترین مردم جهان غذا می‌دهد.»

    البته می‌توان اقدامات «اداره‌ی بهره‌وری دولت  (DOGE)و خصومت آشکار دولت جدید نسبت به بوروکراسی فدرال را به عنوان ادامه‌ی تلاش‌های دیرینه‌ی جمهوری‌خواهان تفسیر کرد: کوچک کردن دولت تا حدی که بتوان آن را در وان حمام غرق کرد. نهادهای هدف قرار گرفته، عمدتاً همان‌هایی بوده‌اند که در میان رأی‌دهندگان و اهداکنندگان جمهوری‌خواه، محبوبیت کمتری داشته‌اند.

    همزمان، سیاست اقتصادی خارجی دولت ترامپ چنان وال‌استریت و جامعه‌ی کسب‌وکار را نگران کرده که بازارها عملاً دچار سقوط آزاد شده‌اند. ابهام زیادی درباره‌ی هدف واقعی تعرفه‌ها وجود دارد: آیا این تعرفه‌ها اهرمی برای دستیابی به توافقات تجاری بهتر با آسیا هستند؟ یا وسیله‌ای برای گرفتن امتیاز در زمینه‌ی مهاجرت یا سیاست‌های مربوط به مواد مخدر از مکزیک و کانادا؟ یا اینکه بخشی از یک راهبرد گسترده‌تر برای تضعیف دلار و احیای صنعتی‌سازی داخلی به شمار می‌آیند؟ وزیر خزانه‌داری، اسکات بسنِت، در یکی از اظهارنظرهای به‌یادماندنی خود در جمع بانکداران نیویورک، گفته بود که جوهره‌ی رویای آمریکایی صرفاً «کالاهای ارزان» از چین نیست، سخنی که برای نخبگان اقتصادی آمریکا اصلاً آرامش‌بخش نبود.

    با این حال، لنز تحلیل سیاست داخلی تنها تا حدی می‌تواند انتخاب‌های سیاست خارجی دولت ترامپ را توضیح دهد. این دیدگاه نمی‌تواند به راحتی تمرکز مستمر دولت بر خاورمیانه – به‌ویژه اعطای چک سفید به اسرائیل – را توضیح دهد. در واقع، سرکوب مستمر مهاجران و معترضان طرفدار فلسطین، نشان‌دهنده‌ی نوعی رابطه‌ی وارونه میان سیاست خارجی و داخلی است: ترجیح دادن اسرائیل در درگیری غزه، موجب سرکوب آزادی بیان در داخل آمریکا شده است. همچنین این مدل نمی‌تواند میل شدید دولت به عقب‌نشینی از اوکراین را توضیح دهد.

    منبع: اکوایران

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.