پس از فروپاشی دیوار برلین در سال 1989 و تقریباً یک سال قبل از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در اواخر 1991، رئیسجمهور ایالات متحده، جورج بوش پدر، از «نظم جهانی جدید» سخن گفت. حالا، تنها دو ماه پس از آغاز دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، کاجا کالاس، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، اعلام کرده است که «نظم بینالمللی در حال تجربه تغییراتی به مقیاسی است که از سال 1945 دیده نشده است.» اما نظم جهانی چیست و چگونه حفظ یا مختل میشود؟
با ادامه حملات نظامی آمریکا علیه حوثیها و احتمال تشدید بیشتر خشونتها، یکی از مواردی که باید به دقت زیر نظر گرفته شود، احتمال بروز تنش میان ریاض و ابوظبی است.
فرانس ۲۴ نوشت: استیو ویتکاف، تاجر املاک و مستغلات و از نزدیکان وفادار ترامپ، نماینده ایالات متحده است که نشاندهنده ترجیح ترامپ به افراد مورد اعتماد خود به جای دیپلماتهای سنتی است. فقدان تجربه دیپلماتیک او در مقابل عراقچی، مذاکرهکنندهای باتجربه که نقش مهمی در توافق هستهای ۲۰۱۵ ایفا کرد، قرار دارد. آشنایی عراقچی با همتایان آمریکایی و پرونده هستهای ایران میتواند به تهران برتری در هدایت مذاکرات بدهد.
تهران، مذاکرات با ترامپ را جدیتر از بایدن تلقی میکند، زیرا ترامپ برخلاف بایدن، تحریمها را ابزار فشار نمیداند بلکه حاضر است در قبال توافق، آنها را کاهش دهد. نتانیاهو همچنان بر مدل لیبی پافشاری دارد، اما چنین خواستههایی احتمالاً مانعی بر سر توافق خواهد بود. همزمان، انتخاب برخی مشاوران تندرو در اطراف ترامپ، نگرانیها درباره سوق یافتن سیاست خارجی آمریکا بهسمت رویارویی نظامی با ایران را افزایش داده است.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا زمانی که بازارهای مالی در حال افزایش هستند، خوشحال میشود که خود در مورد آنها صحبت کند، اما وقتی بازارها پس از تغییر رویه قابل توجه او در مورد تعرفهها، در حال کاهش هستند، او سوالات را به نزدیکترین مشاور خود ارجاع می دهد.
یک نشریه بینالمللی در گزارشی مینویسد که عوامل مختلفی مانند تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران، عدم تحقق کاهش تحریمها و خروج یکجانبه آمریکا از برجام باعث افزایش بیاعتمادی ایران نسبت به آمریکا در مذاکرات آتی شده است.
با وجود تردیدهایی پیرامون قصد واشینگتن برای دستیابی به یک راه حل واقعی این سخنان نشان میدهد ایران از برخورد امریکا در خصوص این پرونده ناراضی است.
نظر به اهمیت موضوع و حساسیت شرایط منطقه ای و بین المللی، در این نوشته، تلاش می شود ابعادی چند از ویژگی ها و مختصات مواجهه مردان دیپلماسی ایران و آمریکا مورد اشاره قرار گیرد.
رویترز در گزارش خود مدعی شده است واشنگتن بهطور کامل درک میکند که هر گونه تلاش برای متوقف کردن صادرات نفت ایران به ترغیب یا مجبور ساختن چین برای متوقف کردن این تجارت بستگی دارد. اما انجام این کار در حال حاضر چالشبرانگیزتر خواهد بود، آن هم با توجه به وخامت سریع در روابط میان آمریکا و چین بهعنوان شرکای تجاری.
یک دیپلمات اروپایی، گفت: ایران به دنبال زمان بیشتری برای جلوگیری از تشدید تنش با آمریکا است.
اگر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در سفر اخیرش به واشنگتن به دنبال پیروزیهای سیاسی آسانی بود که روزگاری از دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده به دست میآورد، اینبار او دست خالی از دفتر بیضی خارج شد.
نتانیاهو سیاست اسرائیل را به ترامپ گره زده است، و حالا آمریکا در حال مذاکره با ایران است.
توماس فریدمن در یادداشتی، ترامپ و نتانیاهو را رهبرانی میخواند که دموکراسی را بهسوی اقتدارگرایی، قومگرایی و تضعیف نهادهای قانونی سوق میدهند. او هشدار میدهد که آمریکا و اسرائیل بهطور عامدانه در مسیر دوری از هویت دموکراتیک و قدرت نرم تاریخی خود حرکت میکنند. فریدمن تأکید میکند این روند تهدیدی برای آینده آزادی و ثبات جهانی است و مبارزه با آن، نبرد سرنوشتساز عصر ماست.
برخی مقامات دولت ترامپ در توانایی استیو ویتکاف برای مذاکره هستهای با طرف ایرانی تردید دارند.
اوضاع به سرعت در حال تشدید است، نه فقط بین آمریکا و ایران، بلکه با حضور یک طرف سوم: اسرائیل. مقامات اسرائیلی هشدار دادهاند که تأسیسات هستهای ایران ممکن است حتی قبل از پایان مهلت دو ماهه ترامپ هدف قرار گیرند؛ احتمالاً در یک عملیات مشترک با ایالات متحده.