: اگرچه جمهوری اسلامی ایران همواره انکار کرده که بهدنبال ساخت سلاح هستهای است و تأکید میکند که غنیسازی اورانیوم فقط برای اهداف غیرنظامی انجام میشود، اما پیشرفت در حوزه فضایی میتواند برای تهران فرصتی برای نمایش استقلال و قدرت باشد.
مقامات اسرائیلی میگویند که تنها پس از ایجاد «ترتیبات جدید» در طول مرز عقبنشینی خواهند کرد. با توجه به وضعیت آشفته داخلی سوریه، این امر ممکن است ماهها یا حتی بیشتر طول بکشد.
«بنیامین نتانیاهو» پس از بحران حملات ۷ اکتبر، در بازسازی موقعیت سیاسی خود موفق بوده، اما بازگشت احتمالی ترامپ چالشهای جدیدی ایجاد میکند. ترامپ، با تمرکز بر گسترش «توافقنامههای ابراهیم» و فشار بر اسرائیل برای امتیازات به فلسطینیها، میتواند ائتلاف نتانیاهو را تضعیف کند. اختلاف بر سر سیاستهای ایران و خطر تنشهای نظامی نیز روابط این دو را پیچیدهتر کرده و دوره دوم ترامپ را برای نتانیاهو غیرقابل پیشبینی میسازد.
اسرائیل حتی بخشی از این تجربیات را یاد نگرفته و ارتش به مفهوم قدیمی به کار خود ادامه می دهد و ده ها میلیارد دلار در جنگندههایی سرمایه گذاری می کنند که قرار است ۵ تا ۱۰ سال آینده که دیگر مناسب جنگ آینده نیستند به اسرائیل تحویل داده شوند.
رژیم صهیونیستی پس از تحولات هشتم دسامبر فرصت را مغتنم شمرده و علاوه بر بمباران گسترده سوریه به اشغال مناطقی از این کشور روی آورده است و اهداف توسعه طلبانه و خطرناکی را دنبال میکند.
پس از آنکه دولت بوش سیاست پیاده سازی طرح خاورمیانه جدید را در پیش گرفت، شرایط آنطور که خوشایند کاخ سفید بود پیش نرفت، به همین خاطر اندیشکده کارنگی در سال ۲۰۰۸ پیشنهاداتی را به دولت آمریکا ارائه داد تا از طریق آن بتواند از شرایط موجود خارج شود.
تحولات اخیر نشان میدهد که روسها ممکن است سیاست خود را تغییر داده باشند، اولویتهای خود را بازبینی کرده باشند و جلوگیری از هستهای شدن ایران دیگر در بالای فهرست اولویتهای آنها نباشد.
با کنار هم قرار دادن چند محور میتوانیم به این نتیجه برسیم که احتمالاً دولت لبنان نسبت به خلع سلاح حزبالله و تبدیل آن به یک حزب سیاسی اقدام کند. هیچ کس نمیتواند حزبالله را از صحنه سیاست لبنان حذف کند چرا که آنها تشکیلاتی ریشهدار در این کشور و یکی از دو جریان اصلی شیعیان هستند. اما همه گروههای سیاسی و شریک در قدرت لبنان نسبت به سلاحِ حزبالله نظر مثبت ندارند.
با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، روابط شکننده آمریکا و چین به سمت تنشهای جدیتر پیش میرود. سیاستهای ترامپ شامل افزایش تعرفهها، محدودیتهای فناوری و تقویت روابط با تایوان، پکن را به واکنشهای سختتر سوق میدهد. در مقابل، چین با محدودیت صادرات مواد حیاتی و تلاش برای حفظ ثبات داخلی پاسخ میدهد. رقابت استراتژیک دو کشور، با وجود تلاشهایی نظیر میانجیگری احتمالی ایلان ماسک، بهسوی تشدید تنشها پیش میرود.
خبرگزاری روسی اسپوتنیک در یک گزارش کوتاه خبری درباره عملیات ویژه روسیه در اوکراین؛ به نقل از شماری از سیاستمداران تندروی آمریکایی نوشته که غرب به دلیل ارزیابی اشتباهی که از استحکام و میزان تابآوری اقتصاد روسیه به عمل آورده، اوکراین را در آستانه شکست قرار داده است- و این کشور به زودی ممکن است سقوط و شکست را تجربه کند.
مانند گشایش تاریخی نیکسون به سوی چین، دونالد ترامپ نیز با لحظهای سرنوشتساز روبهروست که میتواند روابط دیرینه و پرتنش ایران و ایالات متحده را بازتعریف کند و اثری ماندگار بر سیاست خارجی آمریکا برجای بگذارد. با این حال، در حالی که تنشزدایی کامل میان دو کشور، به دلیل دشمنیهای عمیق و ریشهدار، چشماندازی بعید به نظر میرسد، دستیابی به توافقهایی هدفمند و مبتنی بر معامله، میتواند نتایج ملموسی به همراه داشته باشد. تمرکز بر منافع مشترک، نظیر امنیت منطقهای یا محدودیتهای هستهای، میتواند زمینهای برای پیشرفت محدود، اما معنادار در روابط واشنگتن و تهران فراهم کند.