در حالی که ترکیه با حمایت از دولت موقت سوریه بهدنبال تثبیت نفوذ خود در منطقه است، اسرائیل با حملات هوایی و حمایت از کُردها درصدد مهار این نفوذ و جلوگیری از شکلگیری یک دولت مرکزی قدرتمند در دمشق است. اختلافات دو طرف بر سر آینده سوریه، کُردها و نقش حماس، زمینهساز تنشهای فزاینده شده؛ اما در عین حال، هم ترکیه و هم اسرائیل فعلاً از تقابل مستقیم نظامی پرهیز میکنند و به دنبال ایجاد بازدارندگی متقابلاند.
ترکیه بار دیگر در آستانه بحران سیاسی عمیقتری قرار گرفته است؛ بازداشت اکرم اماماوغلو نشانهای آشکار از تشدید روند اقتدارگرایی در نظام سیاسی این کشور است. اردوغان با حذف نظاممند رقبا، ساختار رقابت سیاسی را بیاثر کرده و جامعه را بهسوی دوقطبی خطرناکی سوق داده است. چه او در قدرت بماند و چه نه، ترکیه بهسوی دورهای از بیثباتی، سرکوب گسترده و تضعیف نهادهای دموکراتیک گام برمیدارد.
نظم جهانی لیبرال که پس از جنگ جهانی دوم با محوریت آمریکا شکل گرفت، امروز با افولی درونی از دل خود ایالات متحده و ظهور قدرتهای اقتدارگرا مانند چین و روسیه مواجه است. بیثباتی سیاسی، افول دموکراسی و گرایش به ملیگرایی، نهتنها جایگاه رهبری واشنگتن را تضعیف کرده، بلکه جهان را بهسوی نظمی پراکنده، مبتنی بر زور و فاقد قواعد مشترک سوق داده است؛ نظمی که در آن، قدرت جای قانون مینشیند.
روزنامه «اکسپرس تریبیون» در گزارشی نوشت، پاکستان در دوراهی دشواری قرار دارد، از یک سو نیاز شدید به گاز ایران برای تأمین تقاضای داخلی، و از سوی دیگر خطر تحریمهایی که ممکن است کشور را بار دیگر تا مرز سقوط مالی پیش ببرد.
این اظهارات نگرانیهای اروپا را بیش از پیش افزایش داده است. اروپاییها نگراناند که ایالات متحده از نقش سنتی خود بهعنوان متحدی قابلاعتماد و محافظ نظم جهانی فاصله گرفته باشد و به قدرتی بدل شود که دیگر تمایلی به حفظ این نظم ندارد و حتی ممکن است آن را تهدید کند. از این منظر، افشای پیامهای سیگنال دیگر تنها یک رسوایی مضحک نیست، بلکه نشانهای از بحران عمیقتری است که در سیاست و امنیت غرب ریشه دوانده است.
ترامپ ظاهراً در تلاش است تا سنت استراتژیک قرن نوزدهم را احیا کند، زمانی که آمریکا با ولع سرزمینهای جدید را به خود ملحق میکرد. اما در این مسیر، او در حال تهدید یکی از اصول بنیادین نظمی جهانی است که آمریکا در قرن بیستم و بیستویکم آن را پایهگذاری کرد: ممنوعیت تصرف سرزمین از طریق اجبار یا زور.
با همه اهرمهای موجود، واقعیت این است: نه اتحادیه اروپا، نه آمریکا و نه هیچ قدرت خارجی دیگری نمیتواند مسیر ترکیه بهسوی استبداد را متوقف کند. این مسئولیت، تنها بر دوش مردم ترکیه است. بخشی از جامعه ممکن است در برابر اقتدارگرایی فزاینده، دچار ترس یا انفعال شوند، اما بخشی دیگر، نگران آیندهای است که با ریزش اعتماد سرمایهگذاران و توقف اصلاحات، افق اقتصادی روشنی ندارد. با این حال اما در این تاریکی، صدای اعتراضات خاموش نشده است. صدها هزار نفر که پس از بازداشت اماماوغلو به خیابانها آمدند، در برابر سرکوب سکوت نکردند. آنها اگرچه تنها ایستادهاند، اما پژواک فریادشان همدلی دموکراسیهای جهان را برانگیخته است؛ حتی اگر این همدلی، فراتر از کلمات نرود.
سیاست دولت ترامپ در قبال ایران میان فشار حداکثری و تمایل به مذاکره در نوسان است. اگرچه نشانههایی از تغییر لحن و تمرکز بر راستیآزمایی هستهای دیده میشود، اما تردید درباره صداقت این رویکرد باقی است. ایران مذاکره با آمریکا را فعلاً رد کرده است. در آستانه فعالسازی مکانیسم ماشه، سرنوشت دیپلماسی به تصمیم واشنگتن وابسته است: واقعگرایی یا تکرار تقابلهای بیثمر گذشته.
کارشناسان به بیاعتمادی عمیق ایران به واشنگتن بهعنوان یک عامل کلیدی در تردید ایران برای مذاکره با ترامپ درباره یک توافق جدید اشاره میکنند.
حملات نظامیان صهیونیست به مناطق مختلف کرانه باختری در حالی ادامه دارد که کارشناسان یکی از اهداف تلآویو را نابودی اردوگاهها در کرانه باختری ارزیابی کردند.
ایالات متحده آمریکا همزمان با اعمال سیاست فشار حداکثری خود علیه جمهوری اسلامی ایران، یک شکایت مدنی برای مصادره ۴۷ میلیون دلاری حاصل از فروش حدود یک میلیون بشکه نفت ایران که در کرواسی ذخیره شده بود، ارائه کرده است.