استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه تاکید کرده است که هر توافقی باید «توافق ترامپ» باشد. تیم ترامپ میتواند در دیپلماسی با ایران موفق شود، اگر پنج اصل اساسی را بپذیرد. درحالیکه دور دوم مذاکرات هستهای میان ایالاتمتحده و ایران آغاز میشود، بیاعتمادی و بدبینی میان دو طرف همچنان در سطح بالایی باقی مانده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، همچنان به تهدید ایران ادامه میدهد. من چون سالها بهعنوان دیپلمات خدمت کردهام، درک میکنم چرا رهبر عالی ایران، بهدرستی با احتیاط رفتار میکنند. ایشان اخیرا گفتهاند: «ما نسبت به طرف مقابل بسیار بدبین هستیم، اما نسبت به تواناییهای خود خوشبینیم.»
سیاستهای ترامپ نظم جهانی را متزلزل کرده و جایگاه آمریکا را به عنوان یک قدرت باثبات به خطر انداخته است. از توقف کمک به اوکراین و اعمال تعرفه بر متحدان تا تمایل به روسیه و ادعاهای توسعهطلبانه، ترامپ رویکردی بیسابقه اتخاذ کرده است. اروپا در حال تجدیدنظر در امنیت خود است و سیاستهای نئو-مرکانتیلیستی و امپریالیستی او، جهان را به سمت بیثباتی و احتمالاً یک بحران بینالمللی جدید سوق می دهد.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست با استناد به سندی که توسط یک اندیشکده بانفوذ مستقر در مسکو و نزدیک به سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) برای کرملین تهیه شده است، نوشت: مسکو در قبال پذیرش صلح مطالبات گستردهای دارد و حل و فصل مسالمتآمیز بحران اوکراین تا قبل از سال ۲۰۲۶ امکان پذیر نیست.
روابط ایالات متحده و عربستان سعودی بهطور فزایندهای حول محور دیپلماسی معاملاتی تعریف شده، بالاخص در حوزه صنعت معدن. دولت ترامپ انرژی را بهعنوان یک اولویت ملی و ابزاری برای سیاست خارجی تعیین کرده و در این چارچوب، روابط این کشور با عربستان سعودی شامل همکاریها و رقابتهایی در زمینه دیپلماسی انرژی و منابع معدنی است.عربستان سعودی در تلاش است تا از طریق سرمایهگذاری در معادن و صنایع معدنی، وابستگی خود به نفت را کاهش داده و نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک خود را گسترش دهد. در همین راستا میزبانی مذاکرات صلح اوکراین و آمریکا در جده و توافق معدنی مرتبط با آن، فرصتی برای افزایش نقش دیپلماتیک و اقتصادی ریاض محسوب میشود.
اسرائیل در کنار اشغالگری در سوریه، این ماه سیاست جدیدی را برای برهم زدن ثبات سوریه آغاز کرده و آن شعله ور کردن آتش درگیری میان طوایف مختلف است.
آمریکا در اروپا و در ایندوپاسیفیک به چالش کشیده شده و اکنون ترامپ باید رویکردی منسجم در قبال اتحادهای ایالات متحده ارائه دهد، زیرا به نظر میرسد توان نظامی نیروی دریایی آمریکا برای مقابله با چین کافی نیست.
سیاستهای ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش بسیاری را غافلگیر کرده است. او با حمایت آشکار از جناح راست افراطی اروپا، کاهش تعهدات آمریکا به ناتو و پذیرش روایتهای پوتین درباره اوکراین، نظم جهانی را به چالش کشیده است. در اقتصاد، سیاستهای تعرفهای و جنگ تجاری او موجب تورم و بدهیهای سرسامآور شده است. بیتوجهی او به اصول بینالمللی، آمریکا را به سوی یک دولت یاغی سوق داده است.
اروپاییها با تهدیدات جدید امنیتی، رشد احزاب افراطی و چالشهای اقتصادی روبهرو هستند و بهویژه نگران سیاستهای ترامپ و احیای قدرت روسیهاند. مقامات اروپایی در حال بازنگری اصول دفاعی خود هستند و به فکر تقویت صنایع دفاعی و بازگشت به خدمت سربازی اجباری هستند. کاهش هزینههای اجتماعی و استفاده از داراییهای بلوکهشده روسیه برای جبران خسارتهای جنگی نیز مطرح است
احیای توافق آتشبس میان اوکراین و روسیه، که میتواند به یک توافق صلح منتهی شود، ممکن است به آزمونی سرنوشتساز برای عربستان سعودی تبدیل شود، آزمونی که تعیین خواهد کرد آیا ریاض میتواند یک میزبان معتبر برای مذاکرات حساس جهانی باشد یا خیر.
روابط آمریکا و اروپا تحت دولت ترامپ به شکاف عمیقی رسیده است. ترامپ با تضعیف حمایت از اوکراین و تغییر رویکرد جهانی آمریکا، متحدان سنتی را بیاعتماد کرده است. اروپا برای مقابله با این وضعیت، در حال افزایش بودجه دفاعی، تقویت بازدارندگی هستهای و کاهش وابستگی به چتر امنیتی آمریکا است. فرانسه و بریتانیا به دنبال ایجاد یک ائتلاف دفاعی مستقل هستند تا در برابر تهدیدات روسیه و چین آماده باشند.
دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده شبیه یک رئیس مافیا عمل میکند. او به شدت از باجگیری سیاسی استفاده کرده و در سیاست خارجی و داخلی با روشهای مشابه مافیا، به تهدید و تحقیر پرداخته است. این رفتارها باعث ایجاد ترس در میان مخالفان و کاهش انتقادها شده است. در نهایت، ترامپ ایالات متحده را به یک دولت مافیایی تبدیل کرده است که از اخلاقیات خود نیز بیخبر است.