سیاست خارجی ترامپ بر پایه اولویتبخشی به منافع ملی آمریکا و تقلیل نقشآفرینی ساختارهای چندجانبه بنا شده است. این رویکرد ضمن تضعیف انسجام جبهه غربی، موجب بازتعریف روابط ایالات متحده با متحدانش شده؛ فرآیندی که آثار آن، حتی در فضای پساتر از دوران ترامپ نیز ادامه دارد.
نشنال اینترست در مطلبی به بررسی ارتباط بین ناپایداری اقلیمی در خاورمیانه و تاثیر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن بر کشورهای این منطقه پرداخت
طی روزهای اخیر اوکراین براساس کنوانسیون ۱۹۴۸ یعنی کنوانسیون منع نسل کشی؛ علیه روسیه در دیوان شکایت کرده و این نشان می دهد که بحران اوکراین یک پیوست درگیری و دعوای حقوقی جدی بین روسیه و اوکراین در سالهای آتی را خواهد داشت، اما آنچه مسلم است نبود ضمانت های اجرایی و نیز رویکرد دوگانه قدرتهای بزرگ به حقوق بین الملل موجب شده است که حقوق بین الملل معاصر در جلوگیری از جنگ ها و حتی مجازات ناقضان عملکرد مطلوبی نداشته باشد.
تبعات حمله روسیه به اوکراین هر چقدر طولانی تر شود در اروپا سیاستهای ضد روسی پایدارتر خواهد شد و باعث می شود آنها با اراده قویتری در مقابل پوتین بایستند . در عین حال طولانی تر شدن جنگ در اوکراین و اشغال این کشور می تواند وضعیت پوتین را در روسیه شکننده تر کند.
در جهان امروز جنگهای نظامی راهی کمهزینه و اثربخش نیستند و بنابراین روسها اگر بهزودی دست از جنگ نکشند، در باتلاقی گرفتار خواهند شد که واشنگتن برای آنها طراحی کرده است.
عملیات روسیه در اوکراین پیامدهایی به همراه خواهد داشت از جمله اینکه سازمان ملل و حقوق بین الملل را تضعیف و نوعی آنارشی در نظام بین الملل ایجاد می کند به این معنی که کشورهای بزرگ به راحتی می توانند کشورهای کوچک را تهدید کرده و به بهانه های مختلف خاک آنها را تصرف کنند.
بلندپروازی های پوتین ممکن است کار دست این کشور بدهد. بنظر سیاستمداران روس از سناریوهای خزنده خارجی برای پیش زمینه های فروپاشی دوم غافل هستند.
ولادیسلاو سورکوف، دستیار سابق رئیس جمهوری روسیه که یکی از معماران گروه های جدایی طلب در شرق اوکراین بشمار می رود، معتقد است: روسیه معاصر نمی تواند در مرزهای شکل گرفته در سال ۱۹۱۸ بعد از امضای معاهده صلح امضا شده با آلمان در برست باقی بماند. سورکوف این اندیشه را در مقاله خود با عنوان «چشم انداز مه آلود دنیای زشت» در فضای مجازی در ۱۵ فوریه مطرح کرد.
عامر السبایله، تحلیلگر مسائل استراتژیک تصریح کرد: دولتهای حاشیه خلیج فارس باید به دور از ایالات متحده یا ضمانتهای بین المللی با ایران تعامل کنند، چرا که با توجه به موقعیت جغرافیایی دولتهای حاشیه خلیج فارس، بیشترین ضرر از بدی روابط با تهران، متوجه امنیت آنها میشود. هیچکس نمیتواند تضمینی بدهد، امروز تنها ضمانت برای دولتهای حاشیه خلیج فارس، آن است که توافقهای مستقیمی با ایران امضا کنند که منافع طرفین را تضمین میکند و بر مبنای اعتماد سازی استوار است، آنچه که ایران هم به آن علاقمند است.
به سختی می توان پی برد که علل این وخامت اوضاع چه هستند. زیرا هر دو طرف یعنی آمریکا و روسیه به تناوب یکدیگر را به افزایش تنش ها متهم می کنند. واشنگتن چند هفته ای است که نزدیک بودن یک حمله از سوی روسیه و این امکان را که مسکو بتواند از هر بهانه ای برای مداخله با کمک نیروهای مسلح مستقر در مرز اوکراین بهره جوید، گزارش می دهد.
آمریکای شکست خورده در افغانستان که نتوانست ایران را به شروط خود برای بازگشت به توافق هستهای مجبور کند ممکن است به دنبال یک پیروزی نظامی به منظور بازپس گرفتن اعتبار خود باشد؛ اما مسئله حتمی این است که عرصه اوکراین مکان مناسبی برای این امر نیست.