پایان دوره ریاست جمهوری جو بایدن و ورود دوباره دونالد ترامپ به کاخ سفید، یکباردیگر سیاستهای ایالات متحده در قبال افغانستان، به ویژه در دوره جو بایدن را مورد توجه کارشناسان سیاسی قرار داده است.
تحلیلگران سیاسی، سیاستهای جو بایدن در قبال افغانستان را از منظرهای مختلف مورد توجه و واکاوی قرار دادهاند و پیامدهای آن را برشمردهاند.
جو بایدن زمانی که وارد کاخ سفید شد، آمریکا با طالبان توافقنامه صلح دوحه را امضا کرده بود و بنابراین توافق، قرار بود نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شوند، مشروط به اینکه طالبان حاضر به گفتوگوی مستقیم با دولت افغانستان شوند و جنگ به پایان برسد.
کارشناسان سیاسی افغانستان میگویند بایدن میتوانست این توافقنامه را در آن امتیازات فراوانی به طالبان داده شده بود، لغو کند و یا روند اجرایی آن را مشروط به تعهدات مشخص و آزمایش شده از سوی طالبان کند، اما او در عوض تلاش برای خروج از افغانستان و بیتوجهی به حکومت مشروع این کشور را افزایش داد.
همزمان با ورود بایدن به کاخ سفید جنگ و خونریزی در افغانستان افزایش چشمگیر یافت و آمریکا برخلاف پیمان استراتژیک امنیتی، با دولت افغانستان برای مقابله با طالبان همکاری نکرد و این عدم همکاری منجر به سقوط نظام جمهوری در افغانستان و تسلط دوبارهی طالبان شد.
«میراث فاجعهبار»
بسیاری از کارشناسان سیاسی افغانستان، میراث سیاسی حکومت جو بایدن برای افغانستان را «فاجعهبار» میخوانند.
ملک ستیز، از کارشناسان ارشد روابط بینالملل میگوید سیاست بایدن برای جهان و افغانستان «فاجعه سر فاجعه» بار آورد.
او افزوده است: «خروج افتضاح آمیز از جنگ افغانستان لطمهی شدیدی به پیشانی بایدن کوبید. این جنگ تاریخی و پرهزینه آمریکا با ایجاد یک ساختار عقبگرای تاریخی انجامید که قدرت را انحصار و مردم را گروگان گرفت. خروجی که بدون هیچ مسئولیت پذیری به یک فاجعهی تمامعیار انجامید.»
این کارشناس سیاسی میگوید که «او (بایدن) در شرایطی که جهان به رهبران فعال و مبتکر اشد نیاز داشتند، نیمی از حضورش را در مجالس مهم بینالمللی در خواب میگذراند و اگر همسرش همراهیاش نمیکرد شاید همهی مجالس را با خواب سپری مینمود. این در حالی بود که ترامپِ ماجراجو همهی خواب های بایدن را تعبیر میکرد و امریکاییها را بر آن میخندانید.»
فردوس کاوش، از روزنامهنگاران برجسته افغانستان نیز نوشته است که «باید مسئول سقوط فاجعهبار کابل بود.»
آقای کاوش با استناد به کتاب خاطرات بورس جانسون، نخستوزیر پیشین بریتانیا نوشته است که کشورهای اروپایی باور نمیکردند که بایدن نیروهای آمریکایی را واقعاً از افغانستان خارج کند.
او به نقل از این کتاب نوشته است: «توصیهی نظامیان آمریکایی به رهبران سیاسی کشورشان همیشه این بود که افغانستان هرگز به یک دمکراسی جفرسونی بدل نمیشود ولی برای جلوگیری از پیروزی کامل طالبان و سقوط کابل، ضرورت به حضور نظامی محدود امریکا است.»
بر اساس نوشتهی آقای کاوش، نخستوزیر پیشین بریتانیا افزوده است: «ما هم به همین باور بودیم و فکر میکردیم که تا زمانی که طالبها به مذاکرهی با معنا و آتشبس سراسری تن ندهند، حضور نظامی امریکا در آن جا نبايد به صفر برسد. تصور ما این بود که ایالات متحده هم همین کار را میکند. ولی در شروع جولای، یک ماه پس از اجلاس سران گروه هفت دیدیم که بایدن به راستی نیروهای امریکایی را بیرون کرد و حکومت افغانستان و متحدان محلی ما را در برابر طالبها بیدفاع گذاشت.»
بنا براین نقل قول، آقای جانسون گفته است: «ما از نگاه ذهنی و روانی تا ماه جولای آماده نبودیم قبول کنیم که بایدن واقعا تمام نیروهای ایالات متحده را خارج میکند. یک ماه قبل از آن فکر نمیکردم فاجعهی بزرگ سقوط کابل قریبالوقوع است. سقوط کابل بدون تردید شکست استراتژیک، اخلاقی و سیاسی برای غرب بود. از همان آغاز روشن بود که طالبها آن جا را به اعصار تاریک تاریخ بر میگردانند.»
شماری دیگر از کارشناسان نیز میگویند که سقوط نظام جمهوری و تسلط دوبارهی طالبان بر افغانستان ناشی از سیاستهای اشتباه بایدن و یک «لکه سیاه» در تاریخ سیاست خارجی آمریکا بود.
«فاجعه بشری»
افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی، سقوط نظام جمهوری و تسلط دوبارهی طالبان، با بدترین فاجعهی بشری جهان مواجه شد.
نظام اقتصادی و بانکی این کشور فروریخت، هزاران نفر در یک روند فاجعهبار از کشور خارج شدند و هیولای طالبان سراسر زندگی مردم را فرا گرفت.
دولت بایدن روند خروج و تخلیه از افغانستان را مدیریت نتوانست و براثر مدیریت فاجعهبار آن، دستکم ۲۰۰ نفر در انفجار میدان هوایی کابل کشته شدند، شماری در تقلا برای خروج از بالهای هواپیماها افتادند و شماری نیز در کمپها براثر فشارهای روانی خودکشی کردند.
اکنون سه سال است از آن زمان میگذرد، بحران و فاجعه بشری هنوز در افغانستان ادامه دارد و بیش از ۲۲ میلیون نفر در این کشور نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند.
کارشناسان میگوید که این فاجعهی بشری گسترده و دوامدار در افغانستان میراث سیاستهای بایدن و خروج آشفته و فاجعه بار او از افغانستان است.
قانونگذاران آمریکایی نیز این موضوع را بارها تأیید کردهاند و به خاطر بارها مقامهای وزارت خارجهی بایدن را احضار و مورد بازجویی قرار دادهاند.
مجلس نمایندگان آمریکا نیز در گزارشهای خود حکومت بایدن را مقصر فاجعه در افغانستان دانسته است و آن را یک «لکه» در سیاست خارجی این کشور دانسته است.
بهرحال، بایدن اکنون دیگر در کاخ سفید نیست و رفت، اما میراث فاجعهبار سیاست او همچنان مردم افغانستان را رنج میدهد و از آنان قربانی میگیرد.
منبع: شفقنا
ثبت دیدگاه