اولاف شولز یک زمانی گفته بود که با خواندن خاطرات جیدی ونس نتوانسته جلوی گریهاش را بگیرد.
برای صدراعظم آلمان، احتمالا، انتخاب ونس به عنوان معاون پرزیدنت دونالد ترامپ به آن اندازه الهامبخش نبوده است.
ونس ۳۹ ساله به نظر در زندگی خود سفر بسیار دور و درازی را پشت سر گذاشته است. او که با یک مادر معتاد به مواد مخدر در مناطق فقیرنشین حاشیه شهر اوهایو بزرگ شده، ابتدا راه نجات خود را در پیوستن به تفنگداران دریایی ایالات متحده یافت. بعد از آن هم از دانشکده حقوق در دانشگاه ییل فارغالتحصیل شد و پس از آن هم به کار در سیلیکونولی پرداخت.
در طول این مسیر طولانی، او یک تغییر سیاسی بزرگ هم داشته- و از رقیب سرسخت ترامپ به یکی از شرکای اصلی جنبش ترامپ- MAGA یا همان «آمریکا را دوباره باشکوه خواهیم کرد»- تغییر جایگاه داده است. حالا پس از معرفی به عنوان معاون ترامپ در میلواکی نیز، او تبدیل به همراه نامزد اصلی جمهوریخواهان و حتی وارث او خواهد بود.
این بستر به او اجازه خواهد داد تا غرایز انزواطلبانه ترامپ در زمینه سیاستهای موسوم به «اولویت آمریکا» را تقویت کرده و چند برابر کند.
با این که نفوذ معاون رئیسجمهور محدود به نظر میرسد، به ویژه وقتی پای دونالد ترامپ آنهم در دوره دوم ریاستجمهوریاش وسط باشد، ولی با این حال توانایی ونس برای بیان وضعیت اسفبار آمریکاییهای سفیدپوست طبقه کارگر او را در شاخه روشنفکری حزب دارای اهمیت خاصی میکند.
رهبر آلمان سال گذشته به روزنامه سوددویچه سایتونگ گفته بود که با خواندن خاطرات ونس تحت تأثیر قرار گرفته و مطمئن شده که کارگران با حضور او در قدرت چشمانداز روشنی رو به آینده خواهند داشت و با آنها با احترام رفتار خواهد شد.
با این حال نه دیدگاه های اقتصادی یا رفاهی، بلکه احتمالاً دیدگاههای سیاست خارجی ونس برای برلین، لندن، بروکسل و سایر کشورهای اروپایی نگرانکننده خواهد بود.
ونس در کنگره یکی از مخالفان اصلی لایحه کمک به اوکراین بود- که با ایجاد تاخیر در ارائه کمکهای نظامی به اوکراین تواناییهای کییف را برای دفاع در برابر تهاجم روسیه تضعیف کرد.
او البته تاکنون پیشنهادی مبنی بر خروج از ناتو نداده، ولی با این حال خواهان دور شدن آمریکا از اروپاست و بر این باور است که با دور شدن از اروپا بهتر میتوان با چین مقابله کرد.
او در کنفرانس امنیتی مونیخ در ماه فوریه درباره طرز تفکر و سیاستهایش گفت که تمرکز سیاست خارجی آمریکا در ۴۰ سال آینده روی آسیای شرقی خواهد بود و اروپا باید بیدار شده و این واقعیت را متوجه شود.
با توجه به سرمایهگذاری نجومی اروپا برای کمک به اوکراین، این میتواند یک زنگ بیدارباش سفت و سخت و بیادبانه باشد.
منبع: شفقنا
ثبت دیدگاه