شریه «آسیا تایمز» در گزارشی نوشت: اعلام برنامهریزی برای آغاز گفتوگوها میان ایالات متحده و ایران در عمان، تحولی مهم به شمار میرود بهویژه با توجه به تاریخچه بیاعتمادی و خصومت میان دو کشور.
با این حال، همچنان ابهاماتی وجود دارد که آیا مذاکرات پیرامون برنامه هستهای ایران به صورت مستقیم انجام خواهد شد یا غیرمستقیم. ایالات متحده اعلام کرده که «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه خود در امور خاورمیانه با عباس عراقچی وزیر خارجه ایران دیدار خواهد کرد. دونالد ترامپ نیز علناً گفته که اگر مذاکرات شکست بخورد ایران در خطر بزرگی قرار خواهد گرفت.
در همین حال، ایران اعلام کرده که گفتوگوها از طریق میانجی انجام میشود. عراقچی اعلام کرده است: «این هم فرصت است و هم آزمون. توپ در زمین آمریکاست.»
نویسنده این مطلب در ادامه ادعا میکند که این تفاوت آشکار در پیامرسانی، پیش از آنکه حتی مذاکرات آغاز شود، نشانه خوبی برای موفقیت آن نیست حتی با در نظر گرفتن تهدید اقدام نظامی از سوی آمریکا یا اسرائیل، از طرف دیگر گفته میشود نمایندگان ایران، چین و روسیه در ۸ آوریل پیش از مذاکرات در مسکو دیدار کردهاند.
وزارت خارجه چین بیانیهای منتشر کرد و در آن یادآور شد که این ایالات متحده بود که به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و موجب وضعیت کنونی شد. چین بر لزوم آن تأکید کرد که واشنگتن باید صداقت سیاسی نشان دهد، در چارچوب احترام متقابل عمل کند، وارد گفتوگو و مشورت شود و تهدید به استفاده از زور و فشار حداکثری را متوقف کند.
این موضعگیری در پاسخ به پیامهای اخیر واشنگتن بیان شد که بهوضوح بر احتمال استفاده از زور و ادامه فشار حداکثری تأکید داشت. ترامپ پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در کنفرانسی خبری گفت: «ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد و اگر مذاکرات موفق نباشد فکر میکنم آن روز برای ایران روز بسیار بدی خواهد بود.»
رویکرد معروف ترامپ به دیپلماسی که مبتنی بر معاملهگری است و اکنون از سوی استیو ویتکاف، در مذاکرات نمایندگی میشود احتمالاً اثرگذاری بالایی بر روند گفتوگوها خواهد داشت. جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی ترامپ در خاورمیانه معطوف به گسترش توافقنامههای ابراهیم است؛ توافقهایی که بر عادیسازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی مختلف از جمله امارات، بحرین، مراکش و سودان تمرکز داشتند.
امضای این توافقها در سال ۲۰۲۰ بهعنوان یکی از دستاوردهای کلیدی سیاست خارجی دولت اول ترامپ تلقی شد، بهویژه از منظر تلاشهای آمریکا برای مقابله با حضور ایران در منطقه.
اکنون ایالات متحده بهطور فعال تلاش میکند تا عربستان سعودی را نیز وارد این روند کند. حضور ریاض در این توافقها یک تغییر بنیادین در ژئوپلیتیک منطقه به حساب میآید. همچنین ترامپ قصد دارد از طریق توافقات تجاری و طرحهای سرمایهگذاری کلان، وابستگیهای اقتصادی ایجاد کند که مشوق عادیسازی روابط دیپلماتیک باشد.
یکی از مسائل عمده تأثیرگذار بر مذاکرات، سطح پایین اعتماد میان دو طرف است. دخالت ایالات متحده در درگیریهای غزه از جمله پیشنهاد جنجالی ترامپ برای «پاکسازی» غزه از فلسطینیها جهت بازسازی احتمالی روابط را بیشتر تیره کرده است. همچنین، کارزار اخیر آمریکا علیه نیروهای یمنی نیز تنشها را تشدید کرده است.
تهدیدات بیشتر از این دست، احتمالاً از نگاه ایران تهاجمی تلقی خواهد شد و سخنان اخیر ترامپ نیز به این فضای بیاعتمادی کمکی نمیکند. این عوامل بهطور اجتنابناپذیری احتمال شکلگیری اعتماد متقابل را تضعیف میکنند.
بدبینی ایران ریشه در تجربیات گذشته دارد که در آن وعدههای کاهش فشار اقتصادی عملی نشدند. خروج ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ در سال ۲۰۱۸ نمونه بارزی از این نقض اعتماد است. همین برداشت از خیانت باعث شده که ایران درباره ورود به توافقات جدید بدون ضمانتهای عینی بسیار محتاط باشد.
زمینه منطقهای مذاکرات نیز پیچیدگی بیشتری به گفتوگوها میافزاید. حمایت ایالات متحده از اقدامات اسرائیل در غزه احتمالاً مانعتراشی خواهد کرد. اکثر جمعیت کشورهای حاشیه خلیج فارس از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان حمایت میکنند و از اینکه رئیسجمهور آمریکا عملاً به اسرائیل برای نقض آتشبس و از سرگیری خشونتها چراغ سبز نشان داده، خشمگین شدهاند.
منبع: ایرنا
ثبت دیدگاه