چراغ سبز هسته‌ای ترامپ به بن سلمان؛ بازنده بزرگ ابرتوافق منطقه
  • اردیبهشت 2, 1404 ساعت: ۱۰:۰۰
  • شناسه : 94328
    2
    تلاش تازه تیم ترامپ برای عادی‌سازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل بیش از حد فراتر رفته و به نظر می‌رسد یک جاده یک‌طرفه باشد.
    پ
    پ

    دولت ترامپ در حال دنبال‌کردن توافقی با عربستان سعودی است که راه را برای توسعه صنعت انرژی هسته‌ای غیرنظامی در این کشور بیابانی هموار می‌کند و شاید حتی به غنی‌سازی اورانیوم در خاک عربستان منجر شود.

    اما به نوشته ریسپانسیبل استیت‌کرافت، پیگیری چنین توافقی از سوی آمریکا باید متوقف شود؛ چراکه ایالات متحده متعهد به هزینه‌ها، خطرات و تعهدات بیشتری خواهد شد، بی‌آن‌که سود چندانی نصیبش شود.

    در پیمان ابراهیم که بین سال‌های ۲۰۲۰ و اوایل ۲۰۲۱ منعقد شد، دولت اول ترامپ توافق‌های دوجانبه‌ای میان اسرائیل و کشورهای بحرین، امارات متحده عربی، مراکش و سودان برای عادی‌سازی روابط دیپلماتیک برقرار کرد. دولت ترامپ تلاش کرد تا عربستان سعودی را نیز به به رسمیت‌شناختن اسرائیل و برقراری روابط مشابه ترغیب کند، اما موفق نشد.

    دولت بایدن نیز این مسیر را ادامه داد، اما پس از حمله حماس به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ و آغاز جنگ در غزه، همراه کردن عربستان با این مسیر حتی دشوارتر شد. افزایش تلفات غیرنظامیان و بحران انسانی در غزه باعث تقویت جایگاه مسئله فلسطین و افزایش دشمنی منطقه‌ای با اسرائیل شد. عربستان در این مرحله اعلام کرد که تا زمانی که اسرائیل گام‌های معناداری برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی برندارد، هیچ‌گونه عادی‌سازی در کار نخواهد بود.

    این موضع‌گیری در سال جاری نیز ادامه یافته و دولت سعودی ادعای رئیس‌جمهور ترامپ مبنی بر کنارگذاشتن شرط تشکیل کشور فلسطینی را رد کرده است.

    با وجود اینکه تلاش‌ها برای پایان دادن به جنگ غزه تاکنون موفق نبوده، به‌نظر می‌رسد دولت دوم ترامپ در تلاش است تا پروژه عادی‌سازی را احیا کند – هرچند این بار با تمرکز بر امضای توافقی جدید میان آمریکا و عربستان، چنان‌که وزیر انرژی آمریکا، کریس رایت، اشاره کرده است.

    آمریکا عربستان

    بازنده توافق بزرگ

    مشکل اینجاست که همه کشورها از چنین توافق بزرگی سود خواهند برد، به‌جز کشوری که آن را میانجی‌گری می‌کند: ایالات متحده، که در عین حال باید تمام هزینه‌ها را نیز متحمل شود. بیشترین سود نصیب اسرائیل و عربستان خواهد شد. عربستان مدتی است که به‌شدت خواهان توافقی در حوزه انرژی هسته‌ای بوده است. از سوی دیگر، در صورت عادی‌سازی روابط، اسرائیل موفق به خنثی‌سازی یکی از قدرتمندترین رقبای عرب خود خواهد شد و شاید حتی در مسیر مقابله با ایران، یک متحد تازه به دست آورد – البته اگر عجله کند، چراکه مدتی است ریاض و تهران در مسیر تنش‌زدایی حرکت می‌کنند.

    عربستان سعودی همچنین خواهان تضمین‌های امنیتی رسمی از سوی ایالات متحده شده است – موضوعی که ظاهراً در دوره دولت بایدن نیز روی میز مذاکره بوده است. چنین توافقی جایگزین توافق غیررسمی و تاریخی میان رئیس‌جمهور فرانکلین روزولت و ملک عبدالعزیز بن سعود خواهد شد؛ توافقی که در ازای تأمین امنیت پادشاهی عربستان، دسترسی آمریکا به منابع نفتی ارزان‌قیمت را فراهم می‌کرد.

    اما با وجود بدهی ۳۷ تریلیون دلاری ایالات متحده، چرا باید این کشور بار دیگر مسئولیت حمایت امنیتی از کشوری را به عهده بگیرد که به‌زعم بسیاری (از جمله خود ترامپ) «سهم منصفانه‌ای» از هزینه‌ها نمی‌پردازد؟ با گسترش فناوری «فراکینگ»، آمریکا دیگر مثل دوران روزولت در آستانه اتمام منابع نفتی خود نیست، بلکه بار دیگر به بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت در جهان بدل شده است. بنابراین، انعقاد یک پیمان دفاعی رسمی با عربستان، تنها هزینه‌های بیشتری بر دوش آمریکا خواهد گذاشت، حضور نظامی‌اش را در منطقه عمیق‌تر خواهد کرد، و در صورت بروز درگیری نظامی میان عربستان و همسایگانش، ممکن است پای نیروهای آمریکایی را نیز به میدان نبرد بکشاند.

    از طرف دیگر، دادن برنامه هسته‌ای به عربستان چه خطراتی می‌تواند به دنبال داشته باشد؟ پیش‌تر، مذاکرات درباره توافق اسرائیل-عربستان با شکست مواجه شد، زیرا ریاض با محدودیت‌هایی که مانع از استفاده احتمالی از برنامه هسته‌ای غیرنظامی برای تولید سلاح اتمی – با هدف مقابله با توان هسته‌ای احتمالی ایران- یا کمک به دیگر کشورها در این زمینه می‌شدند، مخالفت کرده بود.

    اقتصاد عربستان آرامکو

    واقعیت این است که سعودی‌ها از مدت‌ها پیش به‌دنبال آن بوده‌اند که بتوانند اورانیوم را در خاک خود غنی‌سازی کنند – شاید حتی تا سطح تسلیحاتی – و نه اینکه فقط اورانیوم غنی‌شده در سطح پایین را برای تولید برق وارد کنند.

    برخی در آمریکا می‌گویند اگر ما این فناوری را در اختیار عربستان نگذاریم، ممکن است آن‌ها به روسیه یا چین روی بیاورند. اما اگر ریاض به‌دنبال برنامه‌ای فاقد ضمانت‌های ضد اشاعه باشد، در این صورت فرقی نمی‌کند چه کشوری این فناوری را در اختیارشان قرار دهد. مسئله این است که در نهایت ممکن است به تولید سلاح هسته‌ای منجر شود.

    بنابراین، دولت ترامپ باید از پیگیری چنین توافقی با عربستان سعودی در مسیر (فعلاً بی‌نتیجه) خود برای دستیابی به یک آشتی بزرگ اسرائیل-عربستان دست بکشد. عادی‌سازی روابط میان این دو بازیگر، هدفی قابل‌تحسین برای منطقه است – به‌شرطی که ابزاری برای انزوا یا تحریک ایران نباشد – اما محقق‌شدن آن نباید به بهای پذیرش مطالبات گزاف سعودی‌ها از سوی ایالات متحده تمام شود.

    در نهایت، عادی‌سازی روابط باید به نفع هر دو طرف باشد، بنابراین خود آن‌ها باید پای میز مذاکره بنشینند، نه آنکه با پشتیبانی بی‌حد و حصر آمریکا به نتیجه برسند.

    منبع: اکوایران

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.