آیا ترامپ شانس بیش‌تری از بایدن برای توافق با تهران دارد؟
  • فروردین 25, 1404 ساعت: ۱۲:۴۰
  • شناسه : 94056
    1
    ایران و ایالات متحده تاریخچه‌ای شدیداً خصمانه دارند. اما توافق همچنان ممکن است. ایران به توافق نیاز دارد. ترامپ آن را می‌خواهد. و گزینه‌ای جز موفقیت مذاکرات، فاجعه‌بار خواهد بود.
    پ
    پ

    در روز شنبه، ۱۲ آوریل، مقامات آمریکایی و ایرانی گفت‌وگوهای خود را برای محدودسازی برنامه هسته‌ای تهران از سر گرفتند. این مذاکرات پس از آن صورت می‌گیرد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، اوایل ماه مارس نامه‌ای به تهران  فرستاد و پیشنهاد مذاکره را داد. ترامپ در اعلام این گفت‌وگوها اظهار داشت: «ما یک دیدار بسیار مهم داریم. خواهیم دید چه چیزی می‌تواند اتفاق بیفتد.»

    معامله‌گر غریزی

    آنگونه که کامفورت اِرو، مدیر گروه بین‌المللی بحران برای فارن افیرز نوشته، دلایلی برای امیدواری نسبت به موفقیت تلاش‌های ترامپ وجود دارد. او علاقه‌ای تقریباً غریزی به معامله‌گری دارد و گفته که می‌خواهد ایران دوباره به رفاه برسد. اما در عین حال، دلایلی نیز برای نگرانی وجود دارد. با وجود پذیرش اصل مذاکره، دولت ترامپ فشارها بر تهران را افزایش داده است. دولت او بر اجرای تحریم‌ها پافشاری کرده – رویکردی که به نظر می‌رسد هدف آن کشاندن ایران به ورشکستگی باشد – و همچنین حملاتی هوایی علیه نیروهای حوثی در یمن را کلید زده است. ترامپ شخصاً به ایران مهلتی دو ماهه برای دستیابی به توافق درباره برنامه هسته‌ای‌اش داده و تهدید کرده که در صورت شکست مذاکرات، دست به اقدام نظامی خواهد زد.

    هیچ‌کس نباید خواهان جنگ میان ایران و ایالات متحده باشد. حتی اگر واشنگتن به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کند، شاید موقتاً برنامه هسته‌ای را عقب بیندازد، اما در مقابل ممکن است ایران به سمت گریز هسته‌ای حرکت کند. ایران همچنین احتمالاً بلافاصله با حملات منطقه‌ای خود پاسخ خواهد داد و خاورمیانه به آشوب کشیده خواهد شد. دلیلی دارد که حتی ترامپ نیز گفته: «همه بر این باورند که رسیدن به توافق، بهتر از اقدام واضح (یعنی جنگ) است.»

    رسیدن به توافق یک چیز دیگر است!

    اما آغاز مذاکرات یک چیز است و دستیابی به توافق چیز دیگر. تردیدی نیست که ایالات متحده می‌تواند با استفاده از اهرم‌های قوی اقتصادی، فشار زیادی بر تهران وارد کند – چیزی که در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ و همچنین در احیای سیاست «فشار حداکثری» مشهود بود. اما اگر ترامپ می‌خواهد به نتیجه دیپلماتیک مورد نظرش برسد، باید اهدافی دست‌یافتنی را دنبال کند، نه آنکه انتظار تسلیم کامل تهران را داشته باشد. مقام‌های ایرانی معتقدند که تنها چیزی که از تحمل تحریم‌های آمریکا خطرناک‌تر است، تسلیم شدن در برابر خواسته‌های حداکثری واشنگتن است.

    ایران آمریکا

    به نوشته اِرو، اکنون آمادگی بیشتری برای گفت‌وگو با دولت ترامپ وجود دارد تا با دولت بایدن؛ زیرا تأثیر انباشته تحریم‌ها، اقتصاد ایران را به بحران کشانده و هجده ماه جنگ با اسرائیل، شبکه متحدان منطقه‌ای ایران را تحت تاثیر قرار داده است.

    توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ صرفاً به دلیل شدت تحریم‌ها حاصل نشد؛ بلکه به این دلیل بود که ایالات متحده از شرط اولیه‌اش مبنی بر تعطیلی کامل برنامه هسته‌ای ایران عقب‌نشینی کرد، مشروط بر اینکه ذخایر اورانیوم و پلوتونیوم ایران به‌شدت محدود و تحت نظارت گسترده قرار گیرد. اگر ترامپ واقعاً خواهان امضای توافقی است، او نیز – مانند ایران – باید تا حدی آمادگی انعطاف داشته باشد. برای مثال، باید اجازه دهد ایران بخش‌هایی از برنامه هسته‌ای را حفظ کند، در حالی که در مقابل، کاهش تحریم‌ها – از جمله در تجارت نفت ایران و دسترسی به دارایی‌های مسدودشده – را ارائه دهد. در غیر این صورت، گفت‌وگوها ممکن است فرو بپاشند و منجر به جنگی منطقه‌ای شود که هیچ‌کس خواهان آن نیست – و تقریباً به‌طور قطع مغایر با منافع آمریکا خواهد بود.

    شمارش معکوس نهایی

    توافق هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۵، با وجود پیچیدگی‌اش، در اصل یک معامله ساده بود: تهران با اعمال محدودیت‌ها و شفاف‌سازی گسترده در برنامه هسته‌ای خود موافقت کرد، و در مقابل، از تخفیف تحریم‌ها برخوردار شد. این توافق، برنامه موشکی ایران یا روابط آن با گروه‌های غیردولتی در خاورمیانه را شامل نمی‌شد؛ تهران از ورود این مسائل به مذاکرات خودداری کرد. با این حال، توافق حاصل‌شده محدودیت‌های جدی‌ای بر ایران اعمال کرد. ایران، سطح غنی‌سازی و ذخیره‌سازی اورانیوم خود را محدود ساخت و تأسیسات هسته‌ای‌اش را به روی بازرسی‌های گسترده بین‌المللی گشود.

    اما در سال ۲۰۱۸، ترامپ از توافق خارج شد و توسعه برنامه هسته‌ای ایران شتاب گرفت. برآوردها حاکی از آن است که اگر ایران بخواهد، می‌تواند ظرف چند ماه بمب‌هایی عملیاتی تولید کند. به‌عبارت دیگر، ایران در آستانه تبدیل شدن به دهمین قدرت هسته‌ای جهان قرار دارد.

    برخی از نخبگان سیاسی در ایران خواستار آن شده‌اند که کشور به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شود. پس از بیش از یک سال جنگ منطقه‌ای، تندروها در تهران به‌طور فزاینده‌ای استدلال می‌کنند که برای حفظ امنیت کشور، به سلاح هسته‌ای نیاز است. در مقابل، به نظر می‌رسد مقامات همچنان به برنامه هسته‌ای به‌عنوان اهرم چانه‌زنی نگاه می‌کند. تهران همچنین ممکن است نگران آن باشد که در صورت تلاش برای گریز هسته‌ای، سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل یا آمریکا متوجه شوند و حمله‌ای پیشگیرانه انجام دهند. با این حال، با افزایش تنش‌ها، احتمالاً فشارهای داخلی بیشتری برای چنین اقدامی وجود خواهد داشت.

    زمان برای راه‌حل‌های دیگر نیز در حال پایان یافتن است. توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ مکانیزمی موسوم به «بازگشت خودکار تحریم‌ها» داشت که به هر یک از طرف‌های توافق اجازه می‌داد در صورت نقض تعهدات از سوی ایران، تحریم‌های بین‌المللی را مجدداً اعمال کنند. با این حال، این بند در اکتبر امسال منقضی می‌شود، بنابراین فرصت برای استفاده از آن رو به پایان است. اگر راه‌حلی مسالمت‌آمیز برای توقف پیشرفت‌های هسته‌ای ایران یافت نشود، احتمالاً فرانسه، آلمان و بریتانیا این مکانیسم را فعال خواهند کرد. چین و روسیه ممکن است بخواهند جلوی اجرای آن را بگیرند، اما در این مورد خاص، حق وتوی آن‌ها در شورای امنیت سازمان ملل بی‌اثر خواهد بود (به دلیل بندی صریح در متن توافق هسته‌ای). قدرت‌های غربی، دست‌کم روی کاغذ، اعلام خواهند کرد که ایران بار دیگر مشمول محدودیت‌های پیش از سال ۲۰۱۵ شده است.

    ایران اروپا

    در مقابل، ایران تهدید کرده که در صورت بازگشت تحریم‌ها، از «معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای» (NPT) خارج خواهد شد؛ اقدامی که زمینه را برای قطع تقریباً کامل نظارت‌های رسمی بر برنامه هسته‌ای‌اش فراهم می‌کند. ترامپ نیز در این صورت با فشار بیشتر از سوی رهبران اسرائیل و جنگ‌طلبان واشنگتن برای حمله نظامی روبرو خواهد شد. حتی ممکن است اسرائیل تصمیم بگیرد به‌تنهایی حمله کند – که به احتمال زیاد، آمریکا را نیز به درگیری خواهد کشاند.

    با این حال، حتی یک حمله نظامی گسترده از سوی آمریکا و اسرائیل هم به احتمال زیاد قادر نخواهد بود به‌طور کامل برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند. ایران ذخایر فراوانی از مواد غنی‌شده دارد و سانتریفیوژهای پیشرفته زیادی را در مکان‌های متعدد مستقر کرده است؛ به‌گونه‌ای که ارتش‌های آمریکا و اسرائیل نمی‌توانند با قطعیت همه آن‌ها را نابود کنند. افزون بر این، ایران متخصصان زیادی در حوزه هسته‌ای دارد که می‌توانند در صورت لزوم، برنامه را از دل ویرانی‌ها احیا کنند. حتی برآوردهای اطلاعاتی خود ایالات متحده نیز نشان می‌دهند که تأخیر ایجادشده در برنامه هسته‌ای ایران بر اثر یک حمله نظامی، کوتاه‌مدت خواهد بود – شاید تنها چند ماه. برای متوقف کردن کامل این برنامه از طریق نظامی، ایالات متحده یا باید حملات مکرر انجام دهد یا تصمیمات بنیادی‌تری بگیرد که پیامدهای ویرانگر و نتایج بسیار نامشخص خواهد داشت

    حمله به ایران همچنین می‌تواند منجر به تشدید گسترده درگیری‌ها در منطقه شود. اگرچه شبکه متحدان ایران آسیب دیده، اما تهران همچنان گزینه‌هایی در اختیار دارد – به‌ویژه از طریق حوثی‌ها در یمن یا گروه‌های نزدیک به ایران در عراق – و همچنین با بهره‌گیری از ذخایر موشک‌های بالستیک خود. ایران می‌تواند علیه اسرائیل یا منافع، نیروها و دارایی‌های آمریکا در منطقه دست به تلافی بزند. بر اساس یک ارزیابی اطلاعاتی اخیر در آمریکا، با وجود آسیب‌ دیدن موقعیت ایران در سال گذشته، همچنان توانایی آن را دارد که «به مهاجمان آسیب جدی وارد کند، حملات منطقه‌ای انجام دهد و روند کشتیرانی را مختل نماید.» همچنین ممکن است زیرساخت‌های نفتی خلیج فارس هدف قرار بگیرند و موجب افزایش شدید قیمت نفت شود.

    رسیدن به توافق

    این واقعیت‌ها به طور واضحی ناامیدکننده هستند. اما هیچ‌کسی از یک جنگ بین ایالات متحده و ایران سود نخواهد برد، بنابراین همه انگیزه دارند که از آن اجتناب کنند. این مسئله فرصتی برای دیپلماسی ایجاد می‌کند.

    مذاکراتی  که در عمان برگزار شد، می‌تواند مسیر امیدبخشی را ایجاد کند. طرفین باید دو هدف را دنبال کنند: روشن کردن فرمت تعامل و ترسیم دامنه نتیجه نهایی. تهران همچنان در مورد اینکه آیا با مقامات آمریکایی به طور مستقیم تعامل خواهد کرد یا نه، بلاتکلیف است، فرمتی که هم ناکارآمد و هم غیرکاربردی است. خطرات بیش از حد بالا و زمان بیش از حد کم است که از تعامل رودررو اجتناب شود. از سوی دیگر، ایالات متحده باید با این درک به مذاکرات نزدیک شود که مدل «لیبی» (همان‌طور که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل پیشنهاد داد) که شامل انهدام کامل زیرساخت هسته‌ای ایران است، بعید است که عملی باشد. از سوی دیگر، محدودیت‌ها و شفافیت می‌توانند کارساز باشند و گام‌های بزرگی در جهت رسیدگی به نگرانی‌های عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای بردارند، و به‌طور مشهود برنامه هسته‌ای ایران را از آستانه هسته‌ای دور کنند. یافتن شفافیت و، در حالت ایده‌آل، زمینه مشترک کافی در این مسائل می‌تواند به تسهیل مذاکرات دقیق‌تر و فنی‌تر در زمینه جزئیات کمک کند.

    برای اینکه مذاکرات موفق باشد، تهران و واشنگتن باید نیازهای دیپلماتیک یکدیگر را نیز درک کنند. ایران زمانی که ایالات متحده اسلحه به دست است، به درستی وارد مذاکرات نخواهد شد. ترامپ در مورد مذاکره جدی نخواهد بود مگر اینکه بتواند در نوع دیپلماسی مستقیم و شخصی که او می‌خواهد، یعنی ملاقات با رئیس‌جمهور ایران، مسعود پزشکیان، وارد شود – کاری که هیچ یک از روسای‌جمهور پیشین فرصت آن را نداشتند. به عبارت دیگر، طرفین اگر بخواهند زمینه مشترک پیدا کنند، باید با شیوه‌های مذاکرات یکدیگر کنار بیایند.

    یکی از راه‌های افزایش سرعت مذاکرات عمان و محافظت از آن در برابر تلاش‌های خرابکارانه، این است که ترامپ که احتمالاً حامی اصلی این مذاکرات خواهد بود، مستقیماً وارد فرآیند دیپلماسی شود. سابقه دوره اول ترامپ نشان می‌دهد که او در برابر ایران نرمش نخواهد داشت. اگر قرار است توافق هسته‌ای حاصل شود، پس ترامپ ممکن است به طور منحصر به فردی قادر باشد جنگ‌طلبان آمریکایی را به حمایت از آن ترغیب کند، همان‌طور که رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، ریچارد نیکسون، توانست به چین سفر کند و روابط بین پکن و واشنگتن را بهبود بخشد. ترامپ می‌تواند روند را با ارائه یک معامله ساده اما مهم پیش ببرد که درِ دیپلماسی مستقیم سطح بالا را باز کند: تعلیق تحریم‌های فشار حداکثری به طور موقت در ازای تعلیق غنی‌سازی اورانیوم ایران برای همان مدت زمان. این می‌تواند زمینه‌ساز ملاقات سطح بالا باشد که ترامپ مدت‌هاست به دنبالش است. اگر آن‌ها در مورد پیشبرد مذاکرات جدی باشند، عمان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی یا هر واسطه دیگری که ترامپ به آن احترام می‌گذارد، باید چنین ترتیبی را پیشنهاد کنند. سپس آن‌ها می‌توانند هم ملاقات سطح بالا را میزبانی کنند و هم مذاکرات فنی بعدی را برگزار کنند.

    ایران و ایالات متحده تاریخچه‌ای شدیداً خصمانه دارند. شکاف بی‌اعتمادی بین دو کشور وجود دارد که دیپلماسی برای پر کردن آن چالش خواهد داشت. اما توافق همچنان ممکن است. ایران به توافق نیاز دارد. ترامپ آن را می‌خواهد. و گزینه‌ای جز موفقیت مذاکرات، فاجعه‌بار خواهد بود.

    منبع: اکوایران

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.