توپ اکنون در زمین پوتین است. اولین گام پذیرش این موضوع است که هیچ راه حل نظامی برای این درگیری وجود ندارد و هیچ یک از طرفین نمیتواند از نظر نظامی به اهداف خود دست یابد.
پس از فروپاشی شوروی، غرب تلاش کرد روسیه را در نظم جهانی ادغام کند، اما پوتین با رویکردی تهاجمی و جاهطلبانه بهدنبال احیای امپراتوری تزاری برآمد. او با سرکوب داخلی، دخالت در کشورهای همسایه و حمله به اوکراین، علیه نظم لیبرال جهانی ایستاد. در این میان، عقبنشینی آمریکا در دوره ترامپ و مواضع همدلانه با کرملین، نهتنها وحدت غرب را تضعیف کرد، بلکه مشروعیت جهانی دموکراسی را به چالش کشید.
دونالد ترامپ با تبدیل قانون به ابزار انتقام، آمریکا را در مسیر اقتدارگرایی و فروپاشی دموکراسی قرار داده است. ضعف نهادها، سکوت اپوزیسیون و تسلیم نخبگان، راه را برای گسترش این روند هموار کرده است. در سیاست خارجی نیز، کارنامهای آکنده از شکست و خیانت، موقعیت جهانی آمریکا را متزلزل ساخته است. اگر مقاومت مؤثری شکل نگیرد، نهتنها آمریکا بلکه نظم جهانی قربانی جاهطلبیهای یک فرد خواهد شد. زمان ایستادگی فرا رسیده است.
رسانه انگلیسی گزارش داد، سرکوب ترکیه علیه رقیب رئیسجمهور این کشور و سکوت در برابر اینکه چه اصلاحاتی برای پایان درگیری چهل ساله با کُردهای این کشور در پیش است، «بیاعتمادی» را میان کردها دامن زده و آنها را نسبت به صلحی شکننده بدبین کرده است.
«در بحبوحه محققنشدن پیش بینیها در مورد رشد اقتصادی چین، دولت این کشور که یکی از بنیانهای اصلی مشروعیت خود را در طی سالهای گذشته همواره از رشد و توسعه اقتصادی چین گرفته، اکنون با یک بحران جدی رو به رو شده است. بحرانی که با آمدن ترامپ به قدرت میتواند وخیمتر هم شود. حال در این وضعیت، هیچ بعید نیست که نظام حکمرانی چین به این جمعبندی برسد که با آغاز یک جنگ خارجی، تا حدی بر ضعفهای خود در زمینه محققنکردن هدفگذاریهای رشد و توسعه اقتصادیاش سرپوش بگذارد.»
اگرچه منطقه همچنان در بسیاری از جنبهها همچون انبار باروتی آماده انفجار است، اما بهوضوح مشخص است که نخبگان منطقهای آمادهاند تا بر همکاری و توسعه تمرکز کنند.
بازخوانی تاریخ یک درس نهایی به همراه دارد: چیزی به نام سرنوشت محتوم وجود ندارد.
درگیریهای نظامی و بیثباتی سیاسی بهطور همزمان سراسر منطقه را در برگرفتهاند. دولت ترامپ در حالی دومین ناوگروه هواپیمابر خود را به منطقه اعزام کرده که تقابل آمریکا با نیروهای یمنی شدت گرفته است.
روزنامه «طلوع» پاکستان مینویسد: با داشتن مرزهای طولانی، تأمین همکاری منطقهای باید اولویت راهبردی پاکستان باشد. اما اجرای همین رویکرد در داخل، بهدلایل سیاسی، پیچیدهتر است. هرچند پاکستان بهخوبی میداند که نادیدهگرفتن تعاملات منطقهای، عواقب جدی دارد.
ترامپ با اتخاذ سیاست های تجاری سختگیرانه و افزایش تعرفه های وارداتی بر کالاهای اروپایی، نارضایتی شدیدی در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا علیه رویکردهای امریکا در صحنه بین المللی ایجاد خواهد کرد. این سیاستها که تأثیر مستقیمی بر اقتصاد اروپا دارد، افزایش تنشهای سیاسی و دیپلماتیک را میان طرفین موجب میشود.
احمد الشرع از هر یک از اقلیتهای قومی اصلی کشور، از جمله کردها، دروزیها، مسیحیان و علویها که فرقه بشار اسد محسوب میشود، وزیرانی را برگزید.
برای دههها، آمریکا در کنار دوستانش ایستاده و مانع اقدامات دشمنانش شده است. اما این ثبات اکنون دستخوش تغییر شده، حالا دونالد ترامپ متحدان را تحت فشار قرار میدهد و به دنبال معامله با دشمنان است.
ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه و مناطق دیگر، تنها محدود به فلسطین و سوریه نخواهد ماند و در صورت عدم تدوین یک راهبرد کارآمد و کلی میان کشورهای اسلامی، ممکن است در آینده کشورهای دیگری نیز در منطقه در معرض خطر قرار گیرند. ازاینرو، اتحاد میان ملتها و دولتها برای مقابله بهموقع با این تهدید مشترک، ضرورت دارد.
وبسایت خبری و تحلیلی The Diplomat در گزارشی مینویسد: یک تفاوت عمده میان دولت ترامپ و دولت پیشین آمریکا وجود دارد، به ویژه در ارتباط با سیاست منطقهای آن در قبال ایران. طرح کاخ سفید برای اعمال «فشار حداکثری» بر ایران با سیاست دولت بایدن تفاوت زیادی دارد.
روزنامه هاآرتص اسرائیل در گزارشی به نقل از افسران ارتش به مسئله استفاده از غیرنظامیان فلسطینی به عنوان سپر انسانی در غزه پرداخت.